امروز از صبح تا همین چندیقه پیش تو جاده گذشت و چقدر روز عجیبی بود تو طول این جاده هم ترسیدم، هم بهم خوش گذشت، هم عصبانی شدم، هم ناراحت،هم خوشحال شدم، هم نگران و هم متعجب، همش تو یه روز :/
الانم کلی خسته ام
این امروز قفلی بود و خزش رو درآوردم به قولی
دریافت