الان تو جاده مشهد تهرانم،
اومدن واسه راننده تعریف میکنن که ماشین جاده کردستان چپ کرده 😐
همین اول راه ی همچین خبری...😂
تنها م هستم... دگ بدتر ☹️
خلاصه خوبی بدی دیدید حلال کنید 😂
بعدا نوشت: ۳۵ کیلومتری سبزوارم. دوست ندارم برسم؛ جاده رو خیلی دوست دارم
مخصوصا از شیشه جلوی اتوبوس، که میشه فول اسکرین جاده رو دید.
راننده بین راه از یه نفر یه بسته قرص تو یه پلاستیک کوچیک گرفت، طرف که میگفت قرص قنده برسونش تهران، راننده برگشت گفت من دارم میرم کرج ولی بده من بدمش به همکارم اون برسونش تهران
ولی خب اگه قرص قند نباشه یه قرص دگ باشه چی؟ چرا گرفتش؟😆
بعدا نوشت ساعت ۲ صب:
راننده تو ایستگاه های ثبت ساعت بین راه وایمیسته ساعت میزنه
جالبه نمیدونستم اینو. اون قرصایی که گفتم از اون یارو گرفت؟ تو همین ایستگاه دادش به پلیس که بدتش به ماشینای تهران؛ #بهترین_کار
از بس جاده رو دوست دارم بعید نبود اگ امکانش بود، راننده ماشین سنگین میشدم مخصوصا اتوبوس
بعدا نوشت ساعت یه رب به سه: ی بنده خدایی هس تا راننده ۲ مین نگه میداره میپپپپپره پایین سیگار بکشه 😆😆😆
تا میبینه نگه داشت داره پیاده میشه نیم خیز میشه نگا میکنه طرف داره کجا میره، عایا وقت میکنه ی سیگار بکشه یا نه 😂 یه بار که نصفه نیمه موند سیگارش، مجبور شد زود برگرده بالا 😂😂😂 عخییییی
بعدا نوشت ساعت ۳صب: راننده خوابه ماشین اینور اونور میره 😂😂😂😂
نمیرم یه وقت 😐
ای بابا اگ میخواد بخوابه بده من بشینم پشت فرمون من خوابم نمیبرههههه سگ تو روحت راننده من هنو کلی آرزو دارممممم
بعدانوشت ساعت یه رب به ۴: جاده پره از تپه، عاره خلاصه؛ از جاده اگ خارج شیم و
بریم رو یکی ازینا
پرواز کردیم ب سوی خدا. "۵۰ کیلومتری میامی"
بعدا نوشت ساعت ۴ صب: یه نگا کردم عقب انگار همه خوابن فقط من بیدارم حتی راننده م خوابه 😂😂😂 خدایاااااا
عاپدیت بعدی ۴ و رب: از جلو رستوران فامیلمون رد شدیم؛ ۵ کیلومتری میامی.
بعدا نوشت ساعت ۵ و نیم: عاقا راننده عوض شد، یه راننده پرحرفیهههه داره کل زندگیشو میریزه رو دایره واسه مسافری که بغل دستش نشسته؛ میگه ۳۵۰ تا سکه مهر کرده زنش مهریه شو گرفته رفته دوباره زن گرفته، یه دختر یه پسر شونزده هیفده ساله داره، فلان جا باغ و زمین و اینا داره و قاچاق میبرده با ماشین فلانی ووو... خندم گرفتهههه با لهجه غلیییظ مشهدی داره تعریف میکنه ایناروووو.
بعدا نوشت ساعت ۶ و نیم: همچنان راننده داره از خاطره هاش میگه، خیییییلییییی خوبههههههه، نمیذاره من عاهنگامو گوش کنم دگههههه باید گوش کنم ببینم چی میگه خیلی با نمکه حرف میزنه 😂😂😂😂
باورتون میشه؟ همه خوابن فقط من و راننده و یه مسافر دگ ک این راننده ئه گیرش آورده مغزشو ریخته تو کاسه بیداریم همه به یه ور غش کردن😂
این لامصب حرفاش تموم نمیشه، جاده تموم میشه ولی حرفای این تموم نمیشه قول میدم اینو
بعدا نوشت ساعت ۷ و نیم: گردنه های آهوان رسیدیم... عالیه این یه تیکه، کاش تموم نشه.
خوشبختانه یه نفر حالش خوب نبود راننده نگه داشته 😆
عاهنگ ژینای شادمهر رو تکراره
بعدا نوشت ساعت ۱۱:۱۱ : وارد تهران شدیم
۱۲ و خورده ایم رسیدیم کرج.
پلی لیستمم سعی میکنم کم کم آپ کنم اینجا
اینارو بیشتر گوش دادم :/